وبلاگ شخصی مهندس محمدرضا سهرابی قره تپه

وبلاگ شخصی مهندس محمدرضا سهرابی قره تپه

فعال اجتماعی - انتشار یادداشت با موضوعات فرهنگی،اجتماعی،مدیریتی
وبلاگ شخصی مهندس محمدرضا سهرابی قره تپه

وبلاگ شخصی مهندس محمدرضا سهرابی قره تپه

فعال اجتماعی - انتشار یادداشت با موضوعات فرهنگی،اجتماعی،مدیریتی

اسطوره ها و پدیده ها

ممکن است ما در طول حیات خود با افراد یا گروهی برخورد کرده باشیم که از آنها خوشمان آمده باشد و با شناختی که از آنها در طول مدت زمان آشنائی حاصل کرده ایم ما را به گونه ای کرده که احساس کردیم قلبا به آنها علاقه مندیم و بسیار زیاد به آرمانهای ما در آن موضوع خاص نزدیک هستند و با رضایت از آنها صحبت میکنیم و نامشان را با لبخند بر زبان می آوریم و در مقابل بدگویان آنها به دفاع بر می خیزیم و احساس میکنیم که بایستی به آنها وفادار باشیم و در یک جمله کوتاه می گوییم "فلانی #اسطوره زندگی من است.

حال ممکن است که آن فرد و یا گروه، از اقوام و دوستان و هم شهری ها و سایر منتسبین هم نباشند.

حال اینگونه می توان گفت که اسطوره ها از متن طبیعی زندگی نشأت می گیرند و ماندگارند و ممکن است تا دوره های بعدی هم ادامه یابند.

عموما اسطوره ها به دست فراموشی سپرده نخواهند شد.

آنها کسانی هستند که مدت زیادی بوده اند و مدت ها هم خواهند ماند و به طوری که جزئی از زندگی طبیعی ما محسوب می شوند.

اسطوره ها میتوانند پیشوایان ادیان باشند، ورزشکاران قدیمی و پیشکسوت باشند و یا والدین و اقوام و ... باشند.

اما بعضی اوقات با افراد یا گروهی برخورد میکنیم که تاکنون در زندگی ما نبوده اند و ما آنها را آنچنان نمی شناختیم اما با یک اتفاق و یا حادثه و رویداد به چشم ما آمده اند و در برابر ذهنمان برجسته شده اند و ما وادار شده ایم که به آنها فکر کنیم و پیش خود زمزمه کرده ایم که فلانی پدیده ای در فلان موضوع است.

ظهور پدیده ها را به کررات در زندگی خود شاهد بوده ایم ... آنها به صورت غیر طبیعی و دفعتی وارد زندگی ما شده اند و ما آنها را دوست میداریم.

اسطوره ها بسیار قابل احترامند ولی کمکی به جهش اجتماع نمی کنند و حضورشان کاملا محترم و طبیعی می باشد و ماندگاری معدل  وضعیت فعل هر اجتماعی بر پایه و اساس اسطوره های آن جامعه است اما پدیده های نوظهور نسبت به افراد حاضر در آن اجتماع دارای سرآمدی خاصی هستند که ممکن است دارای پیروانی شوند که با استعداد موجود می توانند جهش قابل توجهی را در جامعه پدید آورند.

برخلاف پدیده ها، اساطیر، سراسر نیکی و خیر هستند اما پدیده ها ممکن است خوش ظاهر و بد درون باشند.


بنده معتقدم که جوامع در انتظار رشد بایستی دلبستگی ها به اساطیر را حفظ و  پدیده ها را نیز به عنوان عناصر موثر در تحول اجتماعات بسیار قابل احترام و ارزشمند بشمارند.

چرا که اساطیر از درون جامعه و بر محور اعتقادات آن جامعه نشأت می گیرند و پایه و زیربنا خواهند بود و پدیده ها  بالهای پرواز جامعه هستند.